Saturday, July 10, 2010

بودن یا نبودن

اتفاق  ،  من بودم  که از چشم تو افتادم.
 یا تو
که از کــ.ـون فیل؟

Saturday, July 3, 2010

تبارشناسی ریــــ.ـدمان


مشکل  اصلی از آنجا شروع شد ، که فقط  توی وبلاگ و گودرمان زندگی کردیم

.

Thursday, July 1, 2010

صمیمیت کاذب


__ من دیگه نمی تونم ادامه بدم ، بیا معامله مون رو به هم بزنیم.

__ حق با تـوئـه، منم دیگه تحملش رو ندارم.


دو دوست قدیمی از سر میز بلند شدند و پس از پایین کشیدن شلوار و متعلقات ، آلتهای همدیگر را به هم مالیدند 

Tuesday, June 29, 2010

سوژه ی خنده


روزی هزار بار برای زندگیتان تصمیم انقلابی نگیرید ، مخصوصا در حالات زیر:

12 شب به بعد ، قبل از خواب

بعد از اعلام نمرات و بلند شدن بوی ریدمان های قبلی

Tuesday, June 22, 2010

شرط نالازم ولی کافی



عـَن بودن هر کس ، نسبت مستقیمی با درصد عــن دیدن  اطرافیان دارد

Tuesday, June 15, 2010

او یک تلنبه بود


__ اصلا دست خودم نیست ، هر وقت می بینمش  تپش قلب می گیرم.

__ یعنی وقتهایی که نمی بینیش خون رو با کــونــت پمپاژ می کنی؟ 

Saturday, June 12, 2010

loophole



بله آقا، اصلاً  این گشادبازی ها و سـَمبَل کردن ها مختص بشر نیست که،
شما به همین قرآن نگا کن ، اولش که خدا حسش رو داشته
همه ی سوره هاش مثل بقره و آل عمران بیشصد تا آیه دارن،
آخراش رو که می خونی می رسی به سوره های پنج شیش آیه ای مثل توحید و ناس،
قشنگ معلومه تــوش کرده.